کورینا بلیک شروع به رقص درست جلوی ناپدری خود کرد که چند روز به کنسول نچسبید. این پسر کمی ناپدری از مادر بزرگ خود است ، بنابراین بلوند احساس عكس كير وكون ریاکاری نمی کند تا اینکه او شروع به گفتن پدر خود در مورد هرگونه سوء رفتار کند. مرد جوان به دنبال کار نبود ، ادبیات را خواند ، هیچ کار خانگی را انجام نداد ، بلکه به سادگی وقت گرانبها را سوزاند. وقتی مادر از او سؤال کرد که او در مدت چند سال به چه چیزی تبدیل خواهد شد ، مرد بدنام پاسخ داد که تجارت مدلینگ در را در مقابل او باز خواهد کرد و روزنامه نگاری پایدار ، بدن خوب و پیشرفته و چهره زیبا آن را تأیید می کند. خانم بلیک با شکم موجدار فرار کرد. زن بالغ احساس انفجار در بین پاهای خود کرد ، که باعث شد او ذهن خود را پاک کند. او آلت تناسلی مرد خود را بیرون کشید تا آن را مکش دهد ، در حالی که با سرطان ایستاد ، شفا یافت ، چیزی که مانند یک پوکر داغ در گربه او فرو می رود.