زنی در یک SUV بزرگ قوانین را زیر پا گذاشت و مسئول ترین پلیس منطقه ، جانی چینز ، از او پیروی کرد. پسرک مسابقه را برای بازرسی به ارمغان آورد ، شروع به احساس جسد متخلف کرد و سپس او را به عنوان یک همکلاسی سابق تشخیص داد و در آخرین تحصیلات خود سعی در گرفتن او نکرد. سبزه خواستار درک دوستانه از این مسئله است ، با خوشحال کردن ، و سعی در بیرون کشیدن احساسات روشن قدیمی خود دارد ، اما او مانند یخی متمایل است. حتی در ماشین گشت ، یک مرد خوش تیپ عینک بزرگ خود را از چشمان خسته برداشته ، کلاه را صاف می کند و سعی می کند برای یک دوست قدیمی توضیح دهد که طبق منشور ، مهم نیست مقصر کیست. این زن با ماکت همدردی می کند ، اما التماس می کند که دستبندهای وحشتناک فشرده شده روی مچ دست را حذف کند ، زیرا آنها می توانند نه تنها کبودی بلکه جای زخم واقعی را به جای بگذارند. این زوج در حال صحبت کردن هستند ، از ترس از ثبت رجیستر ، گفتگو درمورد احتمال دادرسی در مواقع ، گفتگو به همکلاسی سابق اجازه می دهد تا از ظروف سرباز یا مسافر خارج شود. دست پلیس به طور ناگهانی به سینه های آبدار زندانی افتاد ، انگشتان دست او را سریع پیدا کرد که یک سینه بند توری ، صورت غیرقابل مقاومت و نشسته او رو به بالا قرار دارد و باعث لبخند زیبایی می شود. "آن را مکید!" جانی سینز می گوید که یک بستر فتق مستحکم را عكس سكسي كس با دست چپ خود بیرون می کشد که کمتر از ریش او نیست. پلیس نمی تواند در برابر دید مشاعره بزرگ رسیده مقاومت کند ...