ماریو بلوسی کوچک منحرف اغلب در گلو او پاره می شد زیرا صورتش کمی تحریف شده بود ، در چشم یک روسپی بدبین به جای احساسات ، با تأثیر هذیان و عدم کنترل کامل جسمی. جوجه به عملگر سرسختی نگاه می کند که دیسک را بر روی دوربین فیلمبرداری روشن می کند تا از شیء پیش بینی شده شلیک شود ، نه جدی بودن گذشته به چشم مردن و علاقه بازیگوش ، فقط بی توجهی بیش از حد به وظایف محوله است. سالهاست که در تجارت پورنو مجارستانی ها ردیابی گربه شل او را متوقف کرده اند ، و یک بار او شروع به اصلاح کردن بیدمشک خود می کند ، و هنگامی که آلت تناسلی را بر روی گونه خود می کشد ، همیشه شروع به پیچاندن روح خود می کند ، نه به عنوان یک مکنده شکلات شیرین ، بلکه به عنوان یک مدفوع. این بازیگران تمایل به برقراری رابطه جنسی با ماریا بلوچی را نداشته اند ، فقط فریبکاران درجه سوم اعتراف می کنند که یک چوب ضخیم را بیرون می کشند که هیچ احساسی به جز نشان دادن صدای بلند ، یکنواخت و شبیه سازی شده نشان نمی دهد. دلیل آن در بیهودگی جذابیت مشهور نیست ، نه در از دست دادن جاه طلبی یا تصادفی است ، همانطور که در هر کار اختصاصی ، او به استراحت خوبی احتیاج دارد. هنگامی که درپوش هر روز چند ساعت پیچ خورده می شود ، حسی از بدن از بین می رود و یک نگرش جانبی و بی عاطفه و عمل ظهور می کند و آن را به عکس کونخارجی اصطکاک کاملاً مکانیکی تبدیل می کند.