یک تحلیلگر عالی اقتصادی به یک شرکت بزرگ سرمایه گذاری دعوت شده است. این پسر عملاً موافقت کرد که کار کند ، اما با دیدن شماره ای که برای پرداخت شغل خود به او داده شد ، به سادگی کاغذی را در مقابل کارفرما انداخت. در شغل کم درآمد ، او نمی خواهد بنشیند. ناگهان چیزی در راهرو با صدای بلند لرزید. اسناد از دست وزیر امور خارجه الیویا فاکس ، که روی زمین بود ، افتادند. بلوند خم شد و بدون خم کردن زانوها ، تکه کاغذ را از کف زمین گرفت و نتوانست له خودش را از نگاه سوراخ بیننده پنهان کند. با یک آشنای نزدیک ، عاشق بیدمشک آبدار در مورد یافتن شغل فکر کرد. دیپلماسی باید به کارفرما اجازه دهد تا مشت کار را در محل کار خود بکشد ، در نتیجه دستمزدهای ناکافی را عکس کیرتوکس وکون جبران می کند.