یک پارادوکس به خودی عکس کیرلای کوس خود وجود دارد

Views: 1236
در یک راه پله مارپیچی شیب دار که مستقیم به بالا می رود ، یک جانور با موی تیره آنتونی ظاهر می شود ، او را ارزیابی می کند و با یک نگاه سرد و توخالی به پایین می افتد ، با پاهای بلند و پایین به آرامی شروع به خط می کند. یک شکارچی پر زرق و برق و موذی ، یک توری تیغ صورتی عتیقه را برای پیاده روی انتخاب می کند ، زیرا مجارستانی به دنبال شوک زدن از انتخاب خود و به راحتی برنده می شود. پسر در تعارف می گویید ، اما عوضی سکسی شیطان آنها را نمی شنود ، لبخندهای طنز آمیز روی چهره او ظاهر نمی شود ، اعلام عشق به گوش های او ، صدای خالی که نمی خواهم بشنوم. عوضی تاریک و آرام ، لبهای بزرگ و شلیک شده اش را پاک کرد ، نگاهی سوراخ کننده به چشمان آن مرد ، و سپس گویا گنگ بی صدا شروع به گریه کرد و هیچ احساسی برای اظهارات عاشق نشان نداد. نکته آخر جلسه این بود که زن و شوهر به خانه برگردند ، جایی که ساری متکبر ، متکبر یک ابزار فالی را برداشت ، برای اسکیت بهتر خود را با بیدمشک مالید و بی سر و صدا شروع به درگیری کرد. ملکه یخ آنتونی از احساساتی که بر او جاری شده ذوب نشده ، عکس کیرلای کوس او فوریت لذت سرخوشی را احساس نکرد ، با خشونت ناله کرد ، سرش را به عقب تکان داد و در چشم بی تحرک ایستاد.