در سالگرد سالگرد ، الن بلوند دور ریخته بر روی پل سنت ایستاد ، و از ارتفاعات بسیاری از طبقه ها نگاه کرد ، لباس بدن زیبا ، محکم و چاق او که با یک بازتاب زرشکی درخشان بود و ماه را منعکس می کند. بوی شیرین ارواح دختر تولد تنهایی با نسیم کمرنگ و تقریباً نامفهوم در اطراف منطقه پرواز می کرد و با صدای بلند کف اتاق های پاشنه بلند را تشویق می کرد. عروسک می خواست به پایین پرش کند ، اما وقت پیدا نکرد. در یک تصادف پوچ ، نگهبان ساختمان صنعتی برای بازرسی از این پل آمد و همکار موی فرفری برای دیدار با وی با رایحه ای از رایحه ای زیبا و شگفت انگیز به آنجا رفت. تب عضلانی پرتنش و عرق بود ، عکس کونوکوس زیرا در بسیاری موارد سارقین به کارخانه حمله می کردند ، آنها مجبور بودند به تنهایی و بدون سلاح بجنگند ، اما این بار تیم امنیتی فوق العاده خوش شانس بود. برای جلوگیری از ایجاد زیبایی ذهن منفی ، نگهبان با الن سنت گره زد و دستانش را با چنگ زدن آهنی روی سینه به غریبه چسباند و انگشتانش نوک سینه های هیجان زده آدرنالین را حس کرد. در مواجهه با ناجی احمق ، او خود را به عنوان یک فلز داغ با یک عضو غیر منتظره مطرح شده ، گرم کرد ، دانش آموزان دراز کشیدند و دادگاه سریعاً تصمیم به دیگری ، نه کم اعتماد به نفس ، بلکه دلپذیرتر از او و عمل نگهبان گرفت.