اولسیا صبح زود با اشتیاق از خواب بیدار شد تا روز را با آغوش شروع کند. دست یک رویای بازیگوش ، که در قلب های چند رنگی زیر لباس خواب های نرم و پنبه ای ، پاها در کنار هم غوطه ور بود و روی جوراب های تری فیروزه ای روی کاغذهای خرد شده می چرخید ، دو سینه کوه مانند مانند زیر تی شرت بلند می عکس سکسی دختران کونی شد. هیجان با سر خود بلوند را پاک کرد ، نوک سینه ها به دستگاه های الاستیک تبدیل شدند که تمام سطح سینه ها را پوشانده بودند ، عصا به یک باتلاق تبدیل می شد که هر ماده سخت را جذب می کرد. استمناء لذت فوق العاده ای به من بخشید ، و من شروع به اجتناب از ملاقات با دیوار اکستازی وابسته به عشق شهوانی ، عزیزم در یک عجله زیاد از کالسکه کردم ، که غیرممکن بود. از وجد چشم ها ، ناگهان چیزی بسیار سخت و گرم در مهبل دفن می شود. با عبور از آلت تناسلی مرد ، کلیتوریس آشفته را با سپر سر و اندام تناسلی گرفتار کرد و به دنبال آن زبان لغزنده عاشق اولسیا به دنبال نخود شهوت قرار گرفت. این پسر برای نیمه دوم صبحانه را آماده می کرد ، و وقتی صدای تاسف دلپذیر و دردناک را از اتاق خواب شنید ، این سیگنال را نشان می داد که مرغ ناراضی قبل از اینکه سرانجام به وجود بیاید مجبور به صید می شود. پلیبوی کازانووا را دوباره به هنر خشنود کردن زن خود سوق می دهد ، نه تنها رحم را کوچک می کند بلکه به او چنین رکورد درخشان می دهد که قلب به حد توانایی های خودش می رود!