زن بالغ مارتینا گولد چنان محتاط بود که می توانست عنوان دائرyclالمعارف را اعلام کند. این دختر خود را مانند یک کانتینر نگه داشته بود ، اعصاب او در خون اشرافی جاری بود و بر خلاف دخترش امیرا آدارا ، او فقط می توانست با الاغ خود بیرون رود و در یک کلاه برای میز ناهار خوری باشد. یک روز صبح ، مادر سعی کرد فرزندان ناکارآمد را دوباره تربیت کند ، در این مرحله دختر چشمان خود تصاویر سکسی کوس وکون را به عروس بعدی گره زد و زیر میز خودارضایی کرد . یک زن مجبور شد یک دقیقه را ترک کند و یک اسفنج خیس یک پلیبوی را احضار کرد و به او دستور داد که زیر میز صعود کند تا لذت جنسی از رابطه جنسی دهانی به او بدهد. ایتالیایی بلندپرواز چهره مرد بد را به عنوان یک نطفه احساس کرد و زن تهمت انداخت ، اما وقتی مرد پیشنهاد کرد که یونی پیر و عظیم خود را با دیک بلند خود سرمایه گذاری کند ، عصبانیت خشم او فوراً فروکش کرد.