هابی زمان تعمیر در گاراژ را نداشت و دستانش از جای مناسب رشد نمی کرد ، بنابراین کنا یک تیم تعمیراتی استخدام می کرد که در روزهای هفته ، هواپیماها و سنگ زنی ها هر چیزی را در عكس سكسي كس اتاق می خرد. وقتی صاحب خانه نبود ، و همسرش از سر و صدای بلند انزجار شد ، از اتاق خواب خود پایین رفت ، جایی که او حمام شد و استراحت کرد. این درگیری از رنگ آبی به وجود آمد و به هیچ وجه قابل حل نبود ، زیرا نه تنها نجیب باورنکردنی کار خود را با مهماندار متوقف کرد ، بلکه وی یکی پس از دیگری سیگار را کشید و مهلت آن را از دست داد. اکنون مسئولیت پسر در حال چرخش است ، اما دوست دختر پریسیلا با چشمان بزرگ قهوه ای خود ، به آرامی شروع به بریدن قطعه می کند ، باسن را در معرض خود قرار می دهد و نوازنده تعمیرکار سخت کوش است. دخترک تمام تلاش خود را برای تحریک بلندگو انجام داد و تنها با فشار دادن بند بند شورت ، خاک اره را از دستان خود بیرون انداخت و صورت خود را به درون بندهای زن هل داد. خیانت چندان دشوار نخواهد بود اگر برای اوج دوم رسیدن مزدور دوم ، پرتزیلا ، که ویژگی های شرقی چهره او را نداشت ، اولین قله را بین تابه ها فشار داد. پسر با طمع غذای خود را خورد و احساس لفاظی کمی از گرسنگی را کمی متفاوت از وضعیتی که او احساس کرد - احساس کرد: این مرد گرسنه جنسی بود و تصمیم گرفت دختر را با گونه هایش فشار دهد.