دو مرد جوان در آپارتمان فاک می کنند و هیچ کس آنها را اذیت نمی کند ، زیرا این پسر در غیاب پدر و مادرش ، این روسپی جوان را صدا می کند. دختر بی سر و صدا شاخه هایش را روی پوبی و کتف برداشت. موهای نادر قرمز پوستی که همیشه در حین کار ضربه ای به دهان من می چسبند ، اما فاحشه ها عادت ندارند شرایطشان را دیکته کنند. بلوند فقط بر کاندوم اصرار می ورزید زیرا او حتی نمی خواست به چنین بازنده ای پرواز کند. پسر بسیار عصبی است و از دست دادن عضلات او را آرام نمی کند ، بنابراین معتقد نیست که از بمب گذاری راضی خواهد بود. عوضی به عنوان یک بازیگر دیوانه وار به طرز جنسی به مشتری خود فریب می دهد و وانمود می کند که لذت و طعنه می کند ، اما وقتی به چهره سنگی پسر نگاه می کند ، فکر می کند که او یک دیوانه است. در پایان مقاربت ، زن زانو زد. او یک آلت را در دست گرفت و کوس تنگ متحرک با لبخندی روی صورت خود شروع به استمناء کرد و سپس غرفه ها فهمیدند که او بسیار مهمتر از نگه داشتن دست خود از یک زن زنده است.