یک مرد بالغ ورشکسته از یک فرد مسخره کننده حرفه ای دعوت می کند تا او را ملاقات کند تا همسر جوان خود را پاره کند. پیرمرد موهای زوزه زده می فهمد که یک حلقه حلق آویز لزوماً منجر به شاخ های یک همسر زیرک می شود که دم خود را می لرزد ، اما برخلاف چشمانش ، بدون بیان وظایف و احساسات ، منجر به مقاربت با یک عاشق مزدور نخواهد شد. نزد زنان مختلف ، او در درب باغ خانواده ثروتمند ظاهر شد و وارد اتاق نشیمن شد ، جایی که در مقابل ایزابلا د سانتوس موهای قهوه ای ، حیرت زده ، موهای قهوه ای ایستاده بود. یک لبخند برفی سفید ، چشمان بزرگ قهوه ای و سایه قهوه ای از پوست تیره باعث شده چهره نشسته یک زن کم تحریف مقاومت ناپذیر شود ، لباس نفیس که بر لطف زن غیرقابل توصیف زیبا تأکید می کند. پدربزرگ دختر جوان را با میهمان شرم آور معرفی کرد ، کنار رفت و نیمی دیگر نتوانست بازی بد را متوقف کند. زرد بی شرمانه جرات کرد جوجه ای را به جوجه خود بدهد ، سپس با عکسهای کوسوکون قدم گذاشتن بر غرور خود ، cunnilingus را انجام داد ، گرچه قبلاً هرگز گربه های مشتری را لیسیده بود. گیگالو به مقاربت رسید و به زیبایی گریه چندین بار انفجاری داد ، که با عطر شیرین و لوکس منقضی شده بود. بعد از نگاهی به استعدادی که ایزابلا دی سانتوس در جلوی دید کوتاه خود نشان داده است ، نمی دانم پسر پسر را به عقب برگردانیم.