تلفن الکسا ریدل به تماس بهترین دوستش نرسید زیرا شوهرش مارک پایتون یک چشم خود را درون سوراخ مرطوب و نازک بین پاهایش قرار داده بود. آن مرد مجبور است به منتخب حمله کند تا مانتا خیلی بلند فریاد نزد و به گوینده همسر آنچه انجام می دهد را بدهد. یک بلندگو دست و پا چلفتی بدون اینکه جلوی عناوین خود را بگیرد ، به نظر می رسد که مکالمه تلفنی هرگز پایان نمی یابد ، بلکه تصاویرمتحرک سکسی جدید فقط یک دوست در حال انزال است ، و بی قدرت نمی تواند خاموش شود. فاحشه به سرعت مکالمه را قطع می کند ، ارتباط دهنده را زیر بالش می اندازد و از ذهنش شروع به فریاد زدن می کند که استحکام دارد و بدن زیبایی را به سمت وجد خم می کند. مارک از عکس العمل رفتاری این احساس خوشحال می شود ، و او به طور عمدی غضروف عشق را وارد می کند تا بتواند تصرف خود به خودی از الکس را مشاهده کند.