هیچ عجله ای برای رفتن به اتاق بازجویی کورمیر در محل کار وجود ندارد ، جایی که او منتظر ملاقات با یک پروانه اواخر شب بود. آن مرد بزرگ که با دوسرهایی که شبیه نارگیل های به دام افتاده در پوست بود ، به خوبی تغذیه می شد ، با دوستانش شیرین با او چت می کرد که کمبود یک زن را مسخره تصاویر کون گشاد می کرد. او که با شغل نگرو ازدواج کرده است ، با افکار رفتن به رختخواب و حرکت نردبان شغلی بیدار شده است. اما تنها بخشی از بدن که در برابر آرزوهایش مقاومت کرده بود ، بین پاهای او ایستاد ، قدرت بدست آورد ، ذهن او را در هم کوبید و او را مجبور به مخفی کردن زیر استمناء کرد. در عوض ، آنا دی ویل ، یک روسپی ، در زندگی رابطه جنسی بیشتری داشت. این فاحشه یازده درایو برای قاچاق بدن ، سوء رفتار در اماکن عمومی ، آزار و اذیت رهگذران و دیگر جنایات جزئی داشت. دانیل بدون لبخندی روی صورتش وارد اتاق شد ، قرار نبود او را با کشیش مهربان تلف کند ، بنابراین سریعاً زباله ها را برای معاینه کامل روی میز گذاشت. این مأمور انتظامی که سینه ها را حس می کرد ، پشته ای از پول نقد و کاندوم پیدا کرد که توسط خانم انفرادی ضمن ارائه خدمات صمیمی به مشتریان ، استفاده می شد. پلیس با لمس یک زن گرم ، معطر و با اعتماد به نفس خود را آغاز کرد که در مورد تعامل با مردان چیزهای زیادی می دانست. برای اولین بار در چندین سال خدمت ، به یک پلیس به جرم یک جنایت - در ازای آزادی آزاد در کلانتری ، تعلق گرفت!