صبح ، توماس قبل از لولا از خواب بیدار شد - دیروز آنها خیلی سرگرم کننده بودند و به درستی لباس می خوابیدند. دختر در همان نزدیکی دراز کشیده بود ، وسوسه شده بود ... ناگهان یک پسر دیک پیدا کرد - او دختر را برهنه معرفی کرد. توماس دیگر قادر به مهار خودش نیست ، توماس به پشت و دست و الاغ لولا را زد. عكس سكسى كس اما دختر به خواب خود ادامه داد ، که این مرد جوان را عصبانی کرد. دست بازیگوش او در زیر پیراهن دختر خوابیده لغزید و شروع به مکیدن سینه هایش کرد. پس از مدتی ، لولا به سخره افتاد و چشمانش را باز کرد - توماس آنقدر با ظرافت دختر را در آغوش گرفت ، هر کسی را که می خواهید بالا می برد. پسر پیراهن دختر را بلند کرد و با کمک لبهای خود به کمک به خود ، به آرامی لمس نوک سینه های معشوقش شد. دخترک که هنوز کاملاً بیدار نشده بود ، آنقدر دوستش داشت که دستش به طور غریزی خزید و توماس را با خروس گرفت. در حالی که مرد جوان به بوسیدن سینه لولا ادامه داد ، دستانش جسورانه عمل کردند - و بعد از مدتی او فقط در شورت مشکی بود. سرانجام او را از خواب بیدار كرد - لولا قادر به مهار خودش نبود ، به تختخواب برگشت ، بنابراین عضو بزرگسالی آن مرد جوان جلوی چشمان او ایستاد. او پیچ دستی را گرفت و آه کشید و به دهان او کوبید. توماس از ته دل تکیه زد. دختر قادر به انجام از blowjob - او لب و زبان خود را به طور همزمان کار می کرد و خود را با دستان خود کمک می کرد. در همین حال ، دست توماس در حال حاضر به داخل شورت لولا چسبانده شده بود - او به آرامی ، با یک انگشت ، به کلیتوریس شریک زندگی خود اصابت کرد. این دختر را حتی بیشتر به ارمغان آورد - او از دیدن حومه شهر دیدنی دور بود و بر روی توماس روی اسب نشسته بود. پسر در بالای سعادت بود - او بازوهای خود را دراز کرد و دوست دخترش مانند یک اسب سوار واقعی روی او سوار شد. توماس به این نتیجه رسید که مدتی طول کشید ، اما خط پایان پایان یافت - او دیگر نتوانست خودش را کنترل کند. لولا که تازه یک دقیقه پیش تمام شده بود ، پسربچه اش را در آغوش گرفت و او را در آغوش گرفت.