پرستار بچه نوئل ایستون تمام هفته برای مرد خانواده مطلقه جانی قلعه بسیار سخت کار کرد. این دختر عجله داشت از آنجا که آخر هفته گذشته بود ، از صومعه نوجوان خارج شود و شروع آن باید در یک کلاب شبانه نخبگان گذاشته شده بود. سبزه شلوغ امیدوار بود که یک هاله بخورد ، سامبوکا بنوشد ، با دوستانش رقص کند و یک استراحت کامل را پشت سر بگذارد. ناگهان ، یک رئیس خجالتی برای یک مکالمه یک پرستار مزدور وحشت کرد ، سعی کرد قواعد رفتار مودبانه را برای دختر توضیح دهد و او اهمیتی نمی دهد که عکس های سکس کون چگونه به جوجه تعارف داد. شخص قرار نبود پانسمان پنجره را توری کند و او مدتها اعتقاد داشت که باید نوئل ایستون را ملاقات کند. پدر بلافاصله از سرگرمی دست برد زیرا قلب پرشور او از همان روز اول کار متعلق به جانی قلعه بود و جنس را باید در جای طبیعی خود قرار داد.