دانش آموز متکبر ، ابوری استار سعی کرد هر زمان که تنها بودند یک معلم پیر را اغوا کند. درس بعدی به پایان رسید و عاشق روی میز اول نشسته بود ، دایی بزرگتر باسن خود را پهن کرد تا لباس زیر مرطوب را ببیند. شکاف باورنکردنی مرطوب بود ، و به زیر چوب زیر چوب می چسبید و لکه های مرطوب روی صندلی پایینی ظاهر شدند. معلم نمی خواست معیارهای اخلاقی دقیق تدریس را نقض کند ، اما محافظ آجری او آنقدر صریح و محکم بود که طولی نکشید. یک مرد کوچک با یک عکسهای سکسی کونی خط کش شیطان کوچک را پاک کرد ، و سپس از پشت به آن رفت ، به آرامی امیدوار بود که روی یک میز کار فاک کند. در اینجا دوستان و همکاران خود را به سمت دفتر مورخ انداختند - یک مربی بدن قوی بلافاصله یک عضو نوک پستان را داخل دهان خود قرار داد ، ترودوویچ واژن را روشن کرد ، زیست شناس که می خواست مقعد را آزمایش کند ، و فیزیکدان می خواست بدون استثناء از همه سوراخ ها بازدید کند.