آنجلیکا استرس را از عزیزم کیرکوس متحرک تسکین داد

Views: 6771
آنجلیکا منتظر کار شوهرش نبود ، بدن به راحتی خاموش شد و خود را در یک شب گرم زمستان با یک پتو گرم پیچید ، چرا که نور در اتاق محو می شود. زورا تقریباً نیمه شب برگشت ، خسته ، گرسنه و قطعه کیرکوس متحرک قطعه شده توسط کارفرمایش ، اما به محض دیدن انگشتان سبز همسرش ، شورت های شاد کوچک ، ناخواسته به داخل الاغ او لغزید و سینه را زیر پیراهنش اندازه گرفت ، بلافاصله روح او را آزاد کرد. با نگه داشتن احساس منفعل بین باسن ، خود را در مقابل سینه داغ سوزاند و انگشتان دست خود را به سرعت در بالای کلیتوریس حرکت داد. عزیزان او را عقب چرخانید ، پاهای خود را به پهلوها پهن کرد ، چشمان خواب آلود او را باز کرد ، پلکهای کرکی او را چند بار چشمک زد ، مانند گربه خم شد و بر فراز نامه های دستان مهربان جوریک خزید. شوهر نابینا با آمادگی لازم برای مقاربت ، بلافاصله انگشتان خود را به سینه خود فرو ریخت و همسرش را بهم زد تا زن نعوظ نعوظ خود را مکیده و سر را محکم ، محکم و بزرگ با جریان خون کند. در اوج استقامت معشوق ، فرشته معقول بی سر و صدا یک گریس نخود را روی انگشتان خود رها کرد تا مقعد را مرطوب کند ، که دخترک به تازگی شروع به فریاد زدن آن کرده بود. او می خواست استرس را از عشق برطرف کند ، زیرا او به طرز رضایت بخشی مانند بربری که همیشه در حال پاره شدن فلز بود ، در قفس تعقیب می کرد و آزادی نمی داد.