یک بلغاری احمق یک کابین را به بلانش بردبری ، راننده تاکسی برد. این شخص سکه را با نرخ کمتری رد و بدل کرد و بی پروا عكس سكس از كون پول این سفر را نگرفت. با جمع کردن پول مناسب ، وی با تعجب پرسید که چگونه با یک بلوز پا سفید که هنگام رانندگی فرمان را می چرخید ، پرداخت می کند. زنی که از خسته شدن خسته شده بود ، بلافاصله خواستار موضوع تجارت - عنصر جنسی مسافر در ازای نوشتن بدهی شد. توریست کمی غافلگیر بود و فکر می کرد دلیل این کار مانع زبان است ، اما او یک چوب ebonite را با قطر مناسب نشان داد. پس از متوقف كردن خودرو ، او مجبور شد از این مردانیت استفاده كند ، زیرا راننده تاكسی از یك برنامه منظم ، همراه با الكلیسم مزمن ، در حالی كه در صندلی بود ، شروع به زدن سر الاغ خود كرد. داشتن مسافر در تاکسی می تواند یک راه حل استثنایی برای مشکل کارمند آژانس تاکسی و مشتری فریب خورده باشد.