ریمی لاکروکس ، دختر گلدار از طریق تلفن ، از پدرش فهمید که کشور را ترک کرده و از یک راهزن خطرناک پنهان شده است. وحشت زده ، زن چاق با عجله برای بازرسی از خانه ، اما خیلی دیر شده بود که با عجله به درب بروید. یک شرور سیاه پوست وارد خانه شد و به لطف دستکش های چرمی ، انگشت های دست را لکه دار کرد. ظاهری جالب ، رفتارگرایی آهسته و استکبار بی سابقه او الهام بخش لباس بود. آبنوس بلوز کیرکلفت متحرک خود را با انگشتان خود کشید و به نوک سینه های هیجان زده دهان مرطوب نگاه کرد. او می توانست بدهی خود را با زندگی یک بی گناه Nimbo بازیابی کند ، اما در عوض تصمیم گرفت با دستگاه سیاه خود سوءاستفاده از عزت خود را بدست آورد. رمی بیش از حد از نیروی درد آور میل کرده بود و بوی رطوبت بین پاهای او بود که مهبل معمولاً در حالت بسیار هیجان زده آزاد می شود. سکوت معتدل فریبکار برای خودش صحبت می کند - عروسک خوشحال می شود که وظیفه پدرش را به سارق برگردانده است. فقط او نمی داند غریبه بی رحمانه او را چقدر سخت خواهد کشید ، و آیا او چنین بارشی را تحمل خواهد کرد ؟!